روزی در حال سرگردانی و بی خبری از امتحان زبان 

انار سرخ نامی گله کرد به امتحان 

چرا پسا امتحان های ما باید سپری شود به غم وغصه و عجز والتماس از استاد ودر تقدیر امده است که دانشجوی باحال خوب درس خوان وبعدش نخور غصه در تقدیر قهار امتحان

این ها را که خواندم حالتی از سکر وسرمستی بر من نایل امد که چگونه است که تو ای دخترک شاعر حقوق خوان

غصه میخوری بر فلسفه دوست داشتن عشق های افلاطونی نافرجام بیا و حرف شیخ ات را گوش فرا ده

فرانسه ات را بخوان و قدر دان فرصت های گران

مبر گوش به نزد شیطان زیرا او دشمن وقت هست و زمان

تو گر شیعه ی صاحب زمانی باید بدانی ارزش وقت را در این جهان 

حال بنشین و درس خوان از بحر حقوق 

در هنگام je me ropose اندکی بخوان از این کتاب الله تا روحت هم پاک شود از غفلت جهان 

به وقت میل کردن انار شعر  اندکی گل پر فلسفه  هم چاشنی اش بنما ای رویای شیرین زبان


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها